امان از دست اين امتحانات

امان از اين امتحان من كه نميفهمم اين چه سيستميه،هر دفعه كه من امتحان دارم و بايد درس بخونم، كل دنيا دست به يكي ميكنن كه بهترين اتفاقا همون موقع بيفته، از يه طرف مسابقات جام جهانيفوتبال و...كه هر ٤سال يباره ميفته،زهره مياد از جلوي خورشيد ميگذره كه هر ١٠٥ سال يبار اتفاق ميفته،فاميلا همه مهموني دعوت ميكنن و دوستام پارتي و برنامه هاي گردشي و...كه خيلي كم اتفاق ميفته،اصلا انگار طبيعت و هوا هم باهام شوخي داره،فقط روزاي امتحان منه كه هوا صاف و تميز و بهاري و قشنگه كه آدم تا اعماقش ميسوزه...تازه از همه جا صداي تفريح مردم و خونواده ها مياد كه داره بهشون خوشميگذره...تلوزيو ن هم بهترين فيلم هاي تاريخ رو هم كه ديگه هيچوقت تكرار نميكنه رو پخش ميكنه...(از قضا صدا و سيما اونروز تصميم ميگيره همه فيلماروبدون سانسور پخش كنه!!!! حالا روزي كه امتحان ندارم وبيكارم، هيچكي نه حالمو ميپرسه،هوا ابري و باروني، مردم همه خونه خوابن و من تنها نشستم پشت تلوزيون كه داره عذاداري پخش ميكنه!!!